جدول جو
جدول جو

معنی نحوس خانه - جستجوی لغت در جدول جو

نحوس خانه(نُ خا نَ / نِ)
جای نحس. جای نامبارک. جای پر ادبار و نکبت. آنجا که بر آدمی مبارک نباشد:
از آسمان بیافتمی هر سعادتی
گر زین نحوس خانه شروان بجستمی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
نحوس خانه
مرخشه گاه شنار خانه جای نحس محل نامبارک: ازآسمان بیافتمی هرسعادتی گرزین نحوس خانه شروان بجستمی. (خاقانی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حبس خانه
تصویر حبس خانه
محبس، زندان، حبسگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حوض خانه
تصویر حوض خانه
اتاق و جایی در زیر ساختمان که دارای حوض باشد
فرهنگ فارسی عمید
(عَ نَ / نِ)
جایی که محل عروسی است. خانه ای که در آن عروسی برپاست. (فرهنگ فارسی معین). خانه عروس. بیت العروس. رجوع به بیت العروس شود
لغت نامه دهخدا
(نَخْ خا نَ / نِ)
جای فروختن برده. معرض. (زمخشری). بازار برده فروشان. دکان برده فروشی:
وز بردگان طرفه که قسم سپه رسید
نخاس خانه گشت به صحرا درون خیم.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(نَ نَ / نِ)
کندوی زنبور. لانۀ زنبور عسل:
آنکه از نحل خانه گیرد شهد
بزند نحلش ارچه نگزاید.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از عروس خانه
تصویر عروس خانه
جایی که محل عروس است خانه ای که در آن عروسی بر پاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محبوس خانه
تصویر محبوس خانه
زندان محبس زندان: ... نیم جان بمحبوس خانه اش فرستادند
فرهنگ لغت هوشیار
بازار برده فروشان محل نخاس بازاربرده فروشان: وزبردگان طرفه که قسم سپه رسید نخاس خانه گشت بصحرادرون خیم. (فرخی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
کبت خانه کندو لانه زنبورعسل کندوی زنبور: آنکه ازنحل خانه گیردشهد بزندنحلش ارچه نگزاید. (خاقانی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوض خانه
تصویر حوض خانه
((حُ. نِ یا نَ))
زیرزمین خانه که در آن حوض باشد
فرهنگ فارسی معین
خانه ی تو
فرهنگ گویش مازندرانی